نکاتی درباره سازمان نظام معلمی!

 «در هشتصد و نودمین جلسه شورای‌عالی آموزش و پرورش، سوگندنامه معلمان به تصویب رسید و این مصوبه از مهر 93 اجرایی خواهد شد. برای نخستین‌بار در تاریخ آموزش و پرورش کشور این سوگندنامه ویژه معلمان به تصویب رسیده و آموزش و پرورش بر اساس آن موظف است برای تمام معلمان جدیدالورود خود همانند پزشکان، مراسم ادای سوگندنامه برگزار کند که بر اساس این مصوبه، آغاز به کار معلمان منوط به امضای این سوگندنامه خواهد بود.»

این سخنان مهدی نویدادهم، دبیرکل شورای‌عالی آموزش و پرورش است. او چندی پیش نیز درمورد «سوگندنامه معلمی» سخنانی بیان کرده بود. قیاس‌کردن معلمان و پزشکان درحالی که پزشکان صاحب یک نظام پزشکی و ساز وکار مشخص و رقابتی برای تعیین صلاحیت علمی و عملی هستند با معلمانی که با یک سوگند دارای صلاحیت می‌شوند، با کدامین منطق و استدلال سازگار است؟ نخستین‌بار و در سال 1380، سازمان معلمان ایران بحث تشکیل «شورای‌عالی معلمان» را به وزیر وقت آقای حاجی پیشنهاد کرد اما، به دلایلی و از جمله مخالفت برخی، این طرح مسکوت ماند. در زمان وزارت علی‌احمدی نیز موضوع «سازمان نظام‌معلمی» مطرح شد اما، پس از چندی مسکوت ماند. سازمان نظام‌معلمی درصورت تحقق می‌توانست مکانیسم جذب و تربیت معلم را وارد یک فاز علمی و حرفه‌ای کند. از سوی دیگر، می‌توانست فرآیند مشارکت و مسئولیت‌پذیری معلمان را در یک سازوکار غیردولتی و مستقل، تعریف و تبیین کند. همچنین، با تفویض اختیارات به این سازمان، تمرکززدایی در آموزش و پرورش شکل می‌گرفت و این می‌توانست سرمنشا تحولی بزرگ در زمینه فرآیند جذب، نگهداری و به روز کردن معلمان باشد. متاسفانه در سند تحول بنیادین نیز سازمان نظام‌معلمی حذف شده است.

آقای دکتر محمود مهرمحمدی به‌عنوان یکی از تدوین‌کنندگان اصلی سند تحول بنیادین در این مورد می‌گوید: «اگر بتوانیم بازکردن راه برای حضور موثر و فعال فرهنگیان در فرهنگ و تحول را به عنوان دستاورد نشان دهیم، کار بزرگی است و من معتقدم به این نزدیک شده‌ایم. نمونه‌اش سازمان نظام‌معلمی است. سازمان نظام‌معلمی یکی از همان تشکیلات مردم‌نهادی است که ما برآن تاکید زیادی داشتیم که در واقع امور صنفی، حرفه‌ای، علمی و نه البته سیاسی معلمان را باید خود معلمان عهده‌دار شوند و درباره‌اش تصمیم‌گیری کنند نه دیگران. به همین دلیل روی سازمان نظام‌معلمی به‌عنوان یک فقره تحولی اساسی بسیار تاکید داشتیم که تاکنون مورد عنایت قرار نگرفته و از مصادیق آن است که به گفته شما، یک عده بدون مشارکت معلمان و فرهنگیان، چیزی را به اسم سند تحول تصویب کردند که در واقع بزرگ‌ترین خاصیت و هنر و کارکردش این است که می‌خواهد راه را برای حضور موثر فرهنگیان در تمام مجاری تصمیم‌گیری و تغییر و تحول در آموزش و پرورش باز کند.» حال باید این پرسش اساسی و بنیادین را از دبیرکل شورای‌عالی آموزش و پرورش پرسید که به استناد کدام منطق و دلیل، بحث سازمان نظام‌معلمی از سند تحول بنیادین حذف شده است؟ آیا با گفتن چند جمله، یک معلم دارای صلاحیت می‌شود؟ 

این در حالی است که نویدادهم در یازدهم مهر 1388 چنین گفته بود: «ایجاد سازمان نظام‌معلمی قطعا موجب تحولاتی در آموزش و پرورش می‌شود که به همین دلیل خواستیم اجرای آن را همزمان با اجرای طرح تحول بنیادین در آموزش و پرورش دنبال کنیم. پیش‌بینی ما این است که درصورت اجرای طرح، اختیاراتی که هم‌اکنون بخش دولتی در تائید صلاحیت معلمان دارد به نظام‌معلمی سپرده شود همچون نظام مهندسی یا پزشکی که هم‌اکنون صلاحیت حرفه‌ای افراد را تائید می‌کنند و به آنها برد تخصصی می‌دهند. در طرح پیشنهادی تعداد اعضا و نحوه عضویت نیز مشخص شده که تا تدوین نهایی طرح نمی‌توان به آنها اشاره کرد.»

با این وجود باید گفت فاصله از سازمان نظام‌معلمی تا سوگند معلمی، بسیار است.

علی  پورسلیمان



یک سئوال!


محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران هم همواره به دلیل پرسیدن دو سوال اساسی مورد غضب صهیونیست ها بود و آنان وی را متهم می کردند که به دنبال ایجاد هولوکاست دومی علیه یهودیان است. اما دو سوال رئیس جمهور سابق ایران روشن بود. چرا اجازه تحقیق در مورد هولوکاست داده نمی شود؟ به فرض وقوع هولوکاست در اروپا چرا باید سرزمینی در آسیا برای جبران، اشغال شود؟

تا کنون هیچ مقام آمریکایی یا صهیونیستی پاسخی قانع کننده به این دو پرسش نداده اند و صرفا پرسشگر این سوالات را متهم به یهود ستیزی کرده اند.
پی نوشت1:در دنیایی که غوغای آزادی،پرسشگری وپاسخگویی گوش فلک را کرده است و جهان مهد آزادی؟ ما را به عدم آن متهم می کنند نمی دانم چرا این دو سئوال رئیس جمهور سابق بی پاسخ مانده؟!حتی ایشان به خاطر پرسیدن این دو سئوال مغضوب دنیای متمدن؟نیز شده اند؟
پی نوشت2:این نوشته یک دغدغه ذهنی است برداشت سیاسی ممنوع!